-
خاطرات
دوشنبه 14 خرداد 1386 17:24
دیشب تمام خاطرات با تو بودن را دور ریختم.. و امروز وقتی بیدار شدم... هر چه گشتم. خودم را پیدا نکردم.....
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 23 اردیبهشت 1386 16:18
اگر روزی دشمن پیدا کردی، بدان در رسیدن به هدفت موفق بودی! اگر روزی تهدیدت کردند، بدان در برابرت ناتوانند! ا گر روزی خیانت دیدی، بدان قیمتت بالاست! اگر روزی ترکت کردند، بدان با تو بودن لیاقت می خواهد
-
دنیا دو روزه
شنبه 4 فروردین 1386 12:49
کاش میدانستی دنیا با همه ی وسعتش بی تو جایی برای ماندن ندارد اشک چشمانم هر شب سراغت را از کویر گونه هایم می گیرند ای که دیدگانم از تنهایی تو الفبای اشک ریختن را اموخته اند و لحظه های گریانم با کوچ تو روان گشته اند؟ چرا از کوچه دلتنگی هایم گذر نمیکنی و برای چشمان مانده به راهم دستی تکان نمی دهی؟ بی تو قناریها خوش اواز...
-
عیدتون مبارک
سهشنبه 29 اسفند 1385 19:00
« یا محول الحول والاحوال حول حالنا الى احسن الحال » سلااااااااااااااااام خوبین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ عیدتون مبارک ک ک ک... انشالله سال خوب و خوش و از این حرفا داشتی باشین و از اون حرفای بقیه اش... منتظر یادداشتای خوبتون تو سال جدید هستم.
-
باز هم....
چهارشنبه 9 اسفند 1385 18:48
تا حالا اینقدر تنها نبودم . تا حالا خورد نشده بودم .دلم گرفته از همه چیز از همه ... اینبار اسمون هم باهام قهر کرده حتی بارون هم باهام اشتی نمیکنه .گریه هام دیگه اشک ندارن. از تنهایی به جنون رسیدم .اگه دیونه بودم شاید خدا دلش برام میسوختو تنهام نمیگذاشت ولی اونم بهم پشت کرد اونم تنهام گذاشت باز هم....
-
تو قلب منی
جمعه 4 اسفند 1385 14:24
خیلی بیکاری !! ببینم تو کار و زندگی نداری که 24 ساعته تو قلب منی !
-
غم
جمعه 13 بهمن 1385 17:12
فرشتگان از خدا پرسیدن: خدایا تو که بشر رو انقدر دوست داری چرا غم را آفریدی ؟ خدا گفت : غم را به خاطر خودم آفریدم چون این مخلوقه من تا غمگین نباشه به یاد خالقش نمی افته........
-
مرگ
جمعه 22 دی 1385 21:00
میدونی وقتی خدا داشت بدرقه ات میکرد بهت چی گفت؟ جایی که میری مردمی داره که میشکننت نکنه غصه بخوری من همه جا باهاتم٬تو تنها نیستی٬ تو کوله بارت عشق میذارم که بگذری ٬قلب میذارم که جا بدی٬اشک میدم که همراهیت کنه و مرگ که بدونی برمیگردی پیشم... نیلو
-
***جشن دلتنگی***
دوشنبه 18 دی 1385 18:15
<<اگه دلم تنگ میشه خیلی برات منو ببخش>>
-
شقایق
جمعه 8 دی 1385 14:04
شقایق گفت :با خنده نه بیمارم، نه تبدارم اگر سرخم چنان آتش حدیث دیگری دارم گلی بودم به صحرایی نه با این رنگ و زیبایی نبودم آن زمان هرگز نشان عشق و شیدایی یکی از روزهایی که زمین تبدار و سوزان بود و صحرا در عطش می سوخت تمام غنچه ها تشنه ومن بی تاب و خشکیده تنم در آتشی می سوخت ز ره آمد یکی خسته به پایش خار بنشسته و عشق از...
-
یه دل دارم
یکشنبه 26 آذر 1385 22:50
یه دل دارم خدا داره زمین داره ، هوا داره میون دریای غمش کشتی و ناخدا داره یه دل دارم ترک داره ترس و یقین و شک داره رو بام برفیش ، همیشه یه دنیا بادبادک داره یه دل دارم وفا داره یه طاقی از طلا داره تو بهترین جاش یه دونه قصرو یه پادشاه داره یه دل دارم نگین داره هوا داره ، زمین داره تو دریای پر از غمش قایق و سرنشین داره...
-
زندگی
سهشنبه 7 آذر 1385 20:01
دنیا را بد ساخته اند..... کسی را که دوست میداری ٬تو را دوست نمی دارد کسی که تو را دوست می دارد٬تو دوستش نمی داری اما کسی که دوستش داری و او هم تو را دوست دارد به رسم و آیین هرگز به هم نمی رسند و این رنج است. زندگی یعنی این... <<دکتر شریعتی>> نیلو
-
بی احساس
جمعه 19 آبان 1385 15:02
دیدی دوسم نداشتی بی احساس دیدی تنهام گذاشتی بی احساس دیدی پیشم نموندی بی احساس تو قلبمو سوزوندی چه فایده؟ حالا که دیگه رفتی دوروغ بود حرفایی که میگفتی میگفتی: دلم اسیر تو قحطیه عشق برات میمیره میگفتی: بمون کنارم که توی دنیا کسی ندارم میگفتی: جدایی مرگه مثه خزونه مثه تگرگه میگفتی: مثه یه خوابه از تو گذشتن مثه سرابه بی...
-
شبهای بی قراری
جمعه 21 مهر 1385 20:31
شبهای بی قراری ستاره می شمارم دل تنگی هام نم نم با گریه هام می بارن با شاخه های بی برگ در اشتیاق بارون یه تک درخت تنها تو غربت بیابون تمام هستی من یه کوله بار خالیست حضور سوت و کورم بهار نقش قالیست فریاد بی صدام بغض گرامی من در معرض زوال اینک تمام رویای هر شب من تصویری از بهاره یه پنجره تبسم یه جاده انتظاره...!! ..!!
-
تو منو ببخش....
جمعه 21 مهر 1385 16:35
تو منو ببخش.... به جرم سادگی و صداقتم.... تو منو ببخش ببخش به جرم اینکه روزی دلم به تو خوش بود و در عین تنهایی نیازمند مهر تو بودم و نیاز به هر چیز دیگه ای رو از دلم رونده بودم.... ببخش منو...دیگه برگشتی در کار نیست...همه بهونه های برگشتنو کشتم...دیگه دل بی تابی نمونده...دیگه خبر از عشق نیست...دیگه برنمی گردم... ببخش...
-
امشب از اون شباییه که دلم خیلی گرفته
جمعه 21 مهر 1385 02:10
امشب از اون شباییه که دلم خیلی گرفته دلم می خواد بر خلاف هر شب بخوابم اما خوابم نمی بره می ترسم.....آره امشب از خیلی چیزا می ترسم می ترسم سلامتون کنم و مثل همیشه جوابمو ندید....می ترسم نگاتون کنم و مثل همیشه سراتونو بندازید پایین تا نگاه منو نبینید می ترسم بهتون بگم دوستون دارم و مثل همیشه بهم بخندین...می ترسم بگم...
-
رمضان
جمعه 21 مهر 1385 01:22
-
خطای دید
پنجشنبه 20 مهر 1385 00:15
تصویر حاصل تصویر یکی از امامان می باشد. به نظرت کدوم امام هست؟
-
بدون شرح
چهارشنبه 19 مهر 1385 23:45
-
حسرت داشتن تو
چهارشنبه 19 مهر 1385 23:37
مثل اون وقتا هنوز دلم برات لک میزنه حسرت داشتن تو پیر شده عینک میزنه صورتم سرخ شده بود اما حالا کبود شده جدایی یه عمره داره توی اون چک میزنه اونی که من نمیخواستمش ولی منو میخواست منو میبینه یه وقت دوباره چشمک میزنه یادته مشروط دوست داشتن تو شدم یه عمر؟ هنوزم کامپیوتر داره واسم تک میزنه حالا که گذشت و رفتی و منم تموم...
-
نامه اول
سهشنبه 18 مهر 1385 22:22
به نام اونکه اونقدر اه کشیدم تا تو را برایم فرستاد. نمیدونم،شاید سلام گاهی دلم میخواد بدونی حال من چطوره اما بدون که من همیشه حاله تورو میدونم. اغلب دلم برات تنگ میشه هر لحظه یک بار تنفست میکنم.جای تعجب نیست یه دیوونه داره با تو حرف میزنه خودت قضاوت کن که اول دیوونه نبود و حالا خوشحاله که دیوونش کردی. دیروز باران هم...
-
پاییز مبارک
سهشنبه 18 مهر 1385 15:34
پاییز مبارک دیدی اخرش تابستون اونقدر غصمونو خورد که پاییز شد! ببین تو یادت نیست که مه کجای دفتر خاطرات پاییز سال گذشته نوشتیم و زیرش رو مشترکا امضا کردیم که سرخی ما از تو و زردی تو از ما؟که هنوز مهر نشده روی خط نه چندان صاف سرنوشتمان زرد کشیده اند. خلاصه از قدیم و دور گفتند و میگند که پاییز فصل عاشقاس و اذر اتش گرفته...
-
اغاز وبلاگ
سهشنبه 18 مهر 1385 12:58
حال که این وبلاگ را اغاز میکنم مورخ۱۸/۷/۸۵ می باشد و از خداوند متعال مثل همیشه خواسته ای دارم و به امید استجابت دعایم این وبلاگ را شروع میکنم.