باز هم....

 

تا حالا اینقدر تنها نبودم  . تا حالا خورد نشده بودم .دلم گرفته  از همه چیز از همه ...

اینبار اسمون هم باهام قهر کرده حتی بارون هم باهام اشتی نمیکنه .گریه هام دیگه اشک ندارن.

از تنهایی به جنون رسیدم .اگه دیونه بودم شاید خدا دلش برام میسوختو تنهام نمیگذاشت  ولی اونم بهم پشت کرد اونم تنهام گذاشت باز هم....

نظرات 4 + ارسال نظر
عین چهارشنبه 9 اسفند 1385 ساعت 07:13 ب.ظ http://www.ooo111222.blogsky.com

زیبا می نویسی
به من سر بزن

رضا جمعه 11 اسفند 1385 ساعت 12:47 ق.ظ http://www.asheq-tanha.blogfa.com

سلام وبلاگ خیلی نازی بود ممنون می شم اگه به منم سر بزنی

مسافر سه‌شنبه 15 اسفند 1385 ساعت 01:23 ب.ظ http://akherinmosafer.blogsky.com

ناامیدی بزرگترین گناه است در برابر کسی که ارحم الراحمین است
کسی که به داوود پیغمبر گفت چقدر انتظار بکشم تا بندگانم به سویم بیایند؟
مطمئنا او ما را از خودمان بیشتر دوست دارد
مطالبی که عرض کردم بیشتر حدیث نفس خودم بود و الا قصد نصیحت ندارم

نبی سه‌شنبه 29 اسفند 1385 ساعت 04:59 ب.ظ http://onlygodonly.blogsky.com

بنام خدا
سلام نیلوی دل تنگ خدا
آفریده عزیز خدا

نـوروز رسید و خرمـی گشت پـدیـد
درجسم جهان دمیده شد روح جدید
ای هست مبارک به تواین عیدسعید
هر روز تـو فرخنده ومسعود چوعیـد

نبی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد