نامه اول

به نام اونکه اونقدر اه کشیدم تا تو را برایم فرستاد.

نمیدونم،شاید سلام

گاهی دلم میخواد بدونی حال من چطوره اما بدون که من همیشه حاله تورو میدونم.

اغلب دلم برات تنگ میشه هر لحظه یک بار تنفست میکنم.جای تعجب نیست یه دیوونه داره با تو حرف میزنه خودت قضاوت کن که اول دیوونه نبود و حالا خوشحاله که دیوونش کردی.

دیروز باران هم بارید  و من به یاد درس لطیف عصر هفت سالگی پشت پنجره موندم تا اون بیاد.

اون وقتا میگفتن که او در باران امد و من از اون وقت تا وقتی که تو اومدی انتظارت رو میکشیدم بی انکه بدونم گمشده ام کیست و دیروز هر چه نگاه به پنجره ریختم او نیامد ویا نه دیوانگیست ببخش،تو نیامدی.

راستی ان چیزی که سالها پیش بردی حالا کجاست ؟

اینگونه نگاهم نکن ،دلم را میگویم .تنهایی گاهی سبب مکیشود که در دامنه های زندگی اتراق کنی و بار تحملت را بر شانه های کوه بگذاری تا خستگی ات کمی دربرود.

راستی چه حکمتیست که من بیشتر ،غروبها دلم برای تو تنگ میشود!نه فکر کنی که خورشیدی، نه عزیزم خورشید شبها میرود و گلهای افتابگردان را به حال خودشان میگذارد.

اما جالب است که تو مهتاب هم نیستی که روز ها بروی در حقیقت تو هیچ وقت نمیروی که قرار باشد بیایی.

اولین باری که رفتی هنوز این معما را نمیئانستم اما ان وقت که با لحن فریادیات مانع چکیدن اولین تگرگ اشکم شدی فهمیدم رفتن نوعی ماندن است و تو رفتی که بمانی و ماندی،انقدر ماندیو از اون سوی دور دستهای مدیترانه برایم خواندی که من با تو و بی تو برای تو نوشتم.انقدر بی پاسخ گذاشتی و گذاشتی که اخرش نه به خاطر من راستش نمیدانم به خاطر که شاید به خاطر خودت برگشتی و همین مثل ان یه دانه عکست که کنار دیوان حافظ و روی طاقچه خودنمایی میکند کلی غنیمت است.بمان اما این بار نه دیگر از ان ماندن هایی که رفتن دارد.این بار به زبان عامیانه بمان،به زبان همه که وقتی تنها میشوند ماندن کسی را زیر لب با صاحب اسمانها در میان میگذارند،یه بار هم به خاطر کسی که یک عمر برایت مرد بمان.

اما لااقل بگو :بنویس،نقاشی کن یا اشاره کن که به خاطر او مانده ای،منت چشمان تو هم عالمی دارد ما فوق عالم رویا.

 

در انتظار در انتظار نگذاشتنت-نیلو

نظرات 1 + ارسال نظر
امین چهارشنبه 19 مهر 1385 ساعت 01:08 ب.ظ http://webd3-test.blogsky.com

سلام
به بلاگ اسکای خوش اومدی.
راستشو بخوای منم هم زیاد نمی نویسم فقط حرفهای دل خودم می نویسم.
خوب این حرفها بدل آدم می شینه.
متن ادبی قشنگی نوشتی.

سلام امین جان.
مسی که نظردادی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد